و امروز منتظر ماشین بودم . تاکسی .هرچی ایستادم خبری نشد
ای بابا دیر شد دیر شد
" وقتی منتظر ماشین بودید نیامد یک فاتحه برای شهدا بفرستید " بابا گفت . تو سه راه تاکستان منتظر ماشین بودم و دم طلوع افتاب بود و منتظر اتوبوس بودم دیدم داره نماز قضا میشه همان جا کنار جاده وایستادم . اخه یه ماشین می اید و به من می زنه . خب نمازم داشت قضا می شد .
نمازم را خواندم . خب ماشین کو این وقت صبح . بسم الله الرحمن الرحیم . الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم .... " همدان همدان" صدای شاگرد اتوبوس بود.
بسم الله الرحم الرحیم . الحمد لله رب العالمین . الرحمن الرحیم. مالک یوم الدین ..... تاکسی زرد رنگ امد
چند بار امتحان کردم و شما هم امتحان کنید
شهدا امامزادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه اهل یقین است (امام خمینی قدس سره )